نوآوری های جدید یک مشکل جدی برای بانکهای مالی سنتی است اما استارتآپهای fintech و crypto راهحل را در دست دارند.
هنگامی که موسسهها تصمیم میگیرند تا صنعت و وسایل فناوری خود را بهبود ببخشند، تغییر عمیقی را ایجاد نمیکنند. آنها به جای دکمهی سبز یک دکمهی آبی یا دکمههای گرد به جای مربع را تنها تغییر میدهند. آنها به جنبهی رابط کاربری خود فکر میکنند نه بیشتر از آن. اگر بانکی واقعاً در صنعت فناوری خود نوآوری های جدید ایجاد میکرد، بیشتر در عمق آن صنعت فرو می رفت و زیرساختهای فنی میراث خود را که برای دههها به همین ترتیب بوده است را متحول می کرد. امروزه تعداد کمی از افراد میدانند که چگونه بر روی زبانهای برنامهنویسی قدیمی گذشته مانند COBOL کار کنند، بنابراین آنها درگیر نسخههای پیشرفتهای هستند که نرم افزار را به یک کار بد که مخرب کنندهی خود صنعتشان است، تبدیل میکنند.
موسسههای بزرگ در خانه نوآوری های جدید ایجاد نمیکنند. انجمنهای بزرگ فناوری حتی نوآوری های جدید ندارند. آنها ایدههای جدید، نوآوری های جدید و تیمهایی را بدست میآورند که قبلاً این نوآوریها را انجام دادهاند. هنگامی که آنها میخواهند یک فناوری جدید و توسعه نیافته به عنوان بخشی از نمونه کارها در فناوری داخلی خود داشته باشند، گاهی اوقات در مورد آن با خبرنگاران صحبت میکنند تا شروع به پوشش آن کنند که این امر باعث علاقه بازار میشود. و سپس استارتآپها شروع به کار کردن بر روی مشکل میکنند. آنها این فرصت را میبینند و شروع به جمعآوری سرمایه در تلاش برای عملی کردن تئوری میکنند. شرکتهای بزرگ فناوری فقط این ایدهها را مشاهده میکنند. سپس، یکی دو سال بعد، آنها بهترین فرصت را به دست میآورند و آن را بخشی از مجامع خود میکنند.
مدل سنتی برای استراتژی توسعه Big Tech، بدست آوردن استارتآپهای موفق است؛ زیرا آنها میتوانند این کار را بدون هیچگونه خطری انجام دهند. آنها هزینهی بیشتری پرداخت میکنند اما خطر شکست ندارند. استارتآپها و سرمایهگذاران همهی ریسکهای موجود را به عهده میگیرند. به عنوان مثال فیسبوک دقیقاً به همین دلیل اینستاگرام را در سال 2012 و واتساپ را در سال 2014 خریداری کرد. و این خریدها باعث نگرانی جدی در مورد انحصار دادهی فیس بوک شد.
شرکتهای مالی نیز از این رویکرد استفاده میکنند. به همین دلیل همه بازیکنان بزرگ برنامه شتاب دارند. آنها استارتآپهایی را پیدا میکنند که ایدههایی دارند که ممکن است بخواهند در آینده ترکیب کنند و منابع خاصی را در اختیار آنها قرار دهند. سپس موسسات مالی بزرگ ایدهها را پس از توسعه خریداری میکنند تا آنها را عملی کنند.
اگر یک بانک بزرگ سعی کند یک فناوری جدید را در حوزهی داخلی پیاده کند، ممکن است کارساز نباشد. ساختار شرکت بسیار سخت و پیچیده بوده و نمیتواند با نوآوریهای جدیدی که در چارچوب فناوری و پروتکلهای موجودی که در موسسه وجود دارد سازگار شود. بدون چابکی و انعطاف پذیری، نمیتواند خطر توسعه و ترکیب فناوریهای جدید را بپذیرد. ساختار شرکت نوآوری های جدید خوبی ندارد. از نظر تجاری – یعنی تعاونیها – بسیاری از نوآوریهای جدیدی را که از طریق ادغام مورد نیاز است، اتخاذ میکند.
نوآوریهای Fintech
موسسهها باید بر اجرای نوآوری های جدید دنیای fintech تمرکز کنند – بهویژه مواردی که حریم خصوصی مشتری را تأمین میکنند و خریدهای مطمئن را ارائه میدهند. وقتی بانک تلاش میکند محصولی را بدست آورد، باید تیم مورد نظر را نیز بدست آورد.
به این ترتیب بانک میتواند بدون تغییر، روند اصلی خود را شروع کند. نمونههایی از این موارد هم قبلا وجود داشته است. در یک مدل، بانک هنگام کار با دادههای شخصی و معاملات، خریدهای مطمئن را ترتیب میدهد در حالی که یک fintech مشتری میگیرد و خدمات را به مشتری ارائه میدهد.
طرح اصلاح شده دستورالعمل خدمات پرداخت، که معمولاً PSD2 نامیده میشود، یک قانون اروپایی برای خدمات پرداخت الکترونیکی است که هدف آن ایمن سازی پرداختها و تقویت نوآوری های جدید در اروپا است. PSD2 تمام مشاغل مالی را به دو قسمت تقسیم میکند: بخش اول زیرساختها و امنیت است و بخش دوم خدمات مراقبت از مشتری و نوآوری های جدید است. در حال حاضر این رویکرد بهتری است اما در آینده بروزرسانیهایی در راستای بهبود، انجام خواهد شد.
خدمات پرداخت کوچک مانند Revolut ، Monzo، N26 و سایر خدمات، بسیار سریع در حال رشد هستند. این شرکتهای نوپا براساس ساختار مالی سنتی – متکی به مجوزهای بانکی و مجوزهای ارائه دهنده خدمات پرداخت شرکای خود – در حالی که از نوآوری های جدید دنیای fintech استفاده میکنند، هستند. این موسسههای دیجیتال مزیت رقابتی خود را توسعه میدهند و مشتریان را به صورت کوتاه مدت خریداری میکنند. بانکها در حالی که بخشی از جذب مشتری و مراقبت از مشتری خود را به استارتآپهای پیشرو فین تک میسپارند، با مجوز و پول بانکی مینشینند و امنیت را تأمین میکنند. همین مدل میتواند شکاف بین بانکها و استارتآپهای رمزنگاری را نیز پر کند.
حریم خصوصی کاربران
وقتی نوبت به نوآوری های جدید میرسد، بانکها باید چه کارهایی را برای ترکیب مورد نظر انجام دهند؟ پاسخ این است که در ستون فقرات فناوری فعلی که توسط موسسهها مستقر شده است، حریم خصوصی کاربر زیاد نیست. هنگامی که ما از خدمات یک بانک استفاده میکنیم، یک عضو کارمند در آنجا همچنان با سابقه معاملات ما کار میکند و اطلاعات بیشتری را از آنچه که در نمایههای رسانههای اجتماعی ما است، به دست میآورد. چه کسی این را دوست دارد که کسی به چنین اطلاعات حساس دسترسی داشته باشد؟ احتمالاً هیچکس! صرف نظر از این، بانکها در حال حاضر این دادهها و اطلاعات را میفروشند. در حوزههای قضایی خاص، آنها میتوانند اطلاعات مربوط به معاملات شخصی را بفروشند.
وقتی سابقهی معاملات یک کاربر را داشته باشید، همه چیز راجع به آنها میدانید، خصوصاً در این دنیای دیجیتال که ظاهراً پول نقد از رده خارج میشود. بیمه اتومبیل را مثال بزنید. اگر نهادی بداند که بیمه شخص از چه زمانی منقضی شده است، میتواند تبلیغات بیمه اتومبیل را به آن شخص نشان دهد یا فروش وی را افزایش دهد. وقتی مشتری مثلاً برای آزمایش COVID-19 هزینه میکند، میتوانید تبلیغات درمانی را برای او شروع کنید. همچنین میتوانید بفهمید که یک فرد چند فرزند، چه نوع جنسیت و مسائل غیره را دارد.
بانکهای اروپایی این دادهها را در چارچوب مقررات عمومی حفاظت از دادهها یا GDPR میفروشند. این دادهها یک مرکز سود بزرگ برای شرکتها هستند. این ارزش میتواند به مراتب بیشتر از آنچه بانک از کمیسیون معاملات، شرایط اعتباری و مراکز سود قدیمی خود بدست میآورد، بیشتر شود.
سابقه مالی مشتریان آنها ارزش بینظیری برای بانکها به ارمغان میآورد و موسسهها از آن اطلاع دارند. به همین دلیل است که آنها تا این حد روی دادههای بزرگ و هوش مصنوعی متمرکز شدهاند. مطمئناً فقط بانکها نیستند که اطلاعات حساسی درباره مشتریان خود دارند. به عنوان مثال شرکتهای مخابراتی تلفن همراه نیز میتوانند همیشه از مکان مشتری خود مطلع شوند. در حالی که GDPR گامی در مسیر درست قرار داده است، به همین دلیل باید سختگیرانهتر باشد. شاید شرکتهایی که با دادههای خصوصی کار میکنند باید ملزم به دریافت بیمه شوند.
وقت آن است که موسسههای بزرگ فراتر از وسایل جدید حرکت کنند و واقعاً دست به نوآوری های جدید بزنند. صرف نظر از اینکه صندلی جدید شعبه چقدر ارگونومیک است، دنیا خواستار بانکداری بهتر است. با مشارکت با استارتآپهای رمزنگاری، بانکهای بزرگ قادر به ارائهی کارایی بهتر و حفظ حریم خصوصی کاربر خواهند بود.
منبع: cointelegraph.com
پاسخ دهید